آیه در قرآن آیه ای وجود دارد که بر چادر به عنوان حجاب برتر دلالت کند؟
در پاسخ باید گفت: در آیه 31 از سوره نور، خداوند به ن مسلمان دستور می دهد
که پوششهای خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند.[1] " خمر" که در این آیه آمده
است به معنای لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند»[2].
که ظاهرا چیزی شبیه مقنعه یا بزرگتر از آن است.
در آیه 33 سورۀ احزاب خداوند نیز می فرماید:
اى پیامبر، به ن و دختران خود و ن مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو
پوشند. این مناسبتر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند.
و خدا آمرزنده و مهربان است.»[3]
براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذكر شده است:
1- پوششى كه سر و گردن و بالاتنه را مىپوشاند (مقنعه).
2- چیزى كه تمام بدن را بپوشاند (چادر).[4]
اگر كسى بتواند به شكل صحیح از چادر استفاده كند، مسلماً چادر حجاب برتر
است زیرا حكمتهاى حجاب در چادر بیشتر یافت مىشود، گرچه پوشیدن چادر
واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلكه هر لباسى كه
غیر از وجه و كفین (دستها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریك و جلب توجه
نامحرم نگردد كافى است ولى باید توجه داشت كه همان طور كه بقیه واجبات
داراى مراتب مختلفى مىباشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط
و خوبتر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مىگردد.
_________________
[1] وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِن.
[2] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج3، ص 127.
[3] یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ
جَلَابِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ.
[4] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج1، ص 272.
مسئله ی حجاب و پوشش زن و مستور نمودن زینت های ظاهری و باطنی وی، اهمیت بسیاری دارد. خداوند حکیم به دنبال آیه ی مذکور و در چند جای دیگر قرآن، به این موضوع با تعابیر مختلف اشاره کرده و ن را از هتک حرمت خود با بدحجابی و بی حجابی و خودآرایی و خودنمایی در برابر نامحرم نهی فرموده است.
در وَ لایبدینَ زینَتَهُنَّ إلّا ما ظَهَرَ مِنها»ن را مکلف می کند که نباید جاذبه ها و زینت های ـ ظاهری و باطنی ـ خود را آشکار سازند، مگر آن مقدار که طبیعتاً نمایان است.
کلمه ی ابداء» به معنای اظهار و آشکار کردن است. اما آن چه از زینت های ظاهری، پوشاندنش استثناء شده، صورت و دو دست است بنابراین، مقتضای آیه، نهی از خودنمایی و آشکار نمودن زینت های شهوت انگیز و جلوه نمایی اندام های نهان ن است. در وَ لیضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ» توصیه می فرماید: ن باید سرپوش ها و روسری های خود را بر گردن انداخته و حایل قرار دهند (تا علاوه بر سر، گردن و سینه ی آن ها نیز پوشیده شود).»
خُمُر» جمع خمار، به معنای جامه و پوششی است که ن سر و موی خود را با آن می پوشانند. و جیوب» جمع جیب، به معنای گریبان و سینه است.
بنابر نقل تواریخ، رسم بر این بود که ن عرب معمولاً لباس هایی می پوشیدند که یقه ی پیراهن و گریبان های شان باز بود و دور گردن و سینه را نمی پوشانید. روسری را هم از پشت سر می انداختند (همان طوری که هم اکنون بین مردان عرب متداول است) به طوری که گوش ، بناگوش ، گوشواره و جلوی سینه و گردن آن ها نمایان می گشت.
لذا این آیه نازل شد که باید پوشش ها و روسری ها، از دو طرف، روی سینه و گریبان افکنده شود تا قسمت های یاد شده، پوشیده گردد. به تعبیر ابن عباس»، صحابی پیامبر اکرم(ص)، تفسیر آیه این گونه است: تغطی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها؛ یعنی زن باید مو و سینه و دور گردن و زیرگلوی خود را بپوشاند».36 این آیه، با اشاره به کیفیت پوشش و حجاب ن، روشن می سازد که آنان باید تمام اندام و سر و سینه و گردن و موهای خود را در برابر نامحرم بپوشانند و در پوشاندن خویش نهایت عفاف را رعایت کنند.
از آن چه گفته شد، روشن می گردد که منظور از جلباب»، پوششی وسیع تر از خمار است که همان چادر و حداقل ، شبیه چادر ـ مقنعه ی بلند و چادر کوتاه ـ است.
بنابراین، حجاب برتر، حجابی است که تمام اندام زن و جاذبه های بدن وی، به جز گردی صورت و دو دست را مستور سازد. شاید بتوان چادر را کامل ترین پوشش - که تمام این خصوصیات را شامل شود – در این زمینه دانست. این پوشش در نظر اسلام به دلیل مصلحت هایی در نظر گرفته شده که به سود ن است. بر این اساس، عفاف و پوشش کامل و حجاب عفیفانه ی زن مؤمن، تجسم حرمت و احترام و بهترین سلاح اوست تا افراد بوالهوس و مریض به فکر تعرض و اذیت نیفتند و هرگز کسی به خود اجازه ی فکر باطل ندهد. پس حجاب و پوشش دینی محدودیت و بند و حصار نیست، بلکه موجب مصونیت و حرمت زن است.
شرم و حیا و عفت حضرت زهرا(س) نیز به قدری بوده که حتی در حضور مرد نابینا خود را محفوظ داشت.
امیرالمومنین علی(ع) می فرماید: روزی حضرت زهرا(س) در محضر رسول خدا نشسته بود که مرد نابینایی اجازه ی ورود خواست. پیامبر مشاهده فرمود که حضرت زهرا(س) برخاست فرمود: دخترم این مرد نابیناست.» پاسخ داد: ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح؛ اگر او من را نمی بیند، من او را می نگرم [اگر چه او نمی بیند اما] بوی [عطر] مرا استشمام می کند!» رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت می دهم که تو پاره ی تن من هستی».
آن تجسم حیا و عفت، تا ضرورتی نبود، به میان جامعه نمی آمدند اما در مواقع حساس و ضروری، در اجتماع حضور می یافتند و در مسائل ی و اجتماعی شرکت می کردند؛ به ویژه در مسئله ی ولایت امیرالمؤمنین(ع) و به یغما رفتن فدک، در مجامع عمومی به مناظره می نشستند و از حق خویش دفاع می کردند و در عین حال هرگز از پرده ی عفاف و حجاب بیرون نمی رفتند.
در این رابطه نقل می کنند هنگامی که برای حضرت ثابت شد فدک غصب گردیده، با لباس های بلندی که تمام بدن ایشان را پوشانده بود، وارد مسجد شدند و در جایگاهی قرار گرفتند که پرده ای بین ن و مردان حایل بود و مردان، حضرت را نمی دیدند.
این نشان می دهد حضرت حتی در میدان مبارزه نیز به عفاف و حجاب اسلامی بسیار مقید بوده اند. آن حضرت، به حدی به امر حجاب و عفت اهمیت می دادند که حتی در بستر مرگ از کیفیت حمل جنازه ی خود نگران بودند و به پوشیده بودن و محفوظ بودن بدن خویش از دید نامحرم در هنگام حمل جنازه سفارش کردند.
روزی حضرت زهرا(س) در بستر بیماری به أسماء بنت عمیس» فرمود: من بسیار زشت می دانم که جنازه ی زن را پس از مرگ، بر روی تابوت سر باز گذاشته، بر روی آن پارچه ای می افکنند، [طوری] که حجم بدن مشخص می گردد. مرا بر روی تابوت آن چنانی مگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم بازدارد».
چنین بانوی باعظمت و بی نظیری را به حق می توان باشخصیت ترین، اجتماعی ترین و در عین حال عفیف ترین انسانی بدانیم که باید سرمشق خویش در تمام راه و رسم زندگی قرار دهیم.
پژوهش ها نشان می دهد که ن ایران از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، حجابی کامل شامل: پیراهن بلندِ چین دار، شلوار، چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. بنابراین در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، ن ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند. رواج حجاب در بین ن قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. تاریخ پژوهان، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین ن یهود سخن گفته اند، بلکه به افراطها و سخت گیری های بی شمار آن نیز تصریح کرده اند: گرچه پوشش در بین عرب، مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آن چه اسلام می خواست، وجود داشت. در بین این ملت ها وجه و کفین (صورت و کف دست ها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده بودند.» در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب ن امری واجب به شمار می آمده است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب ن را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است، جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، ن را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.
درباره این سایت